ها! عامو...

ساخت وبلاگ

بعد یک سال. امشب ترسیدم.

باید جدی تر جمع و جور کنم. مرتب. شایدم برای رفتن آماده.... این دفعه نه برای چیزهای دیگه، برای یک چیز. ایندفعه جدی تر. محکم تر. و بی برگشت تر. و علی رغم میل باطنی. سخت تر.

ها! عامو......
ما را در سایت ها! عامو... دنبال می کنید

برچسب : و تو چه دانی,و تو چه دانی که,و تو چه می دانی,وتو چه میدانی شب قدر چیست, نویسنده : cairdo بازدید : 129 تاريخ : جمعه 26 شهريور 1395 ساعت: 5:29

یه دفتر برداشتم خوش حالی های ریز ریز رو توش بنویسم تا آخر سال ببینم وااای چقدر خوش بختم و باید قدردان این سالی که گذروندمش باشم. چقدر خوشحالی هدیه گرفتم و این شر و ورها. یعنی قراره آخر سال کلی بدبختی های بزرگ بزرگش رو یادم بره با خووندن دفتره و بگم وای چه هیجان انگیز من بیست چهارم مرداد ماهِ سالِ نود و پنج یه میرزا قاسمی معرکه درست کردم و تا تونستم خوردم بدون اینکه به فکر چاق شدن باشم. وااای خدای من چقدر من خوش بخت بودم امسال! بعد مثلا با خووندن این خوشبختی های ریز یادم بره که امسال تو از میان ما رفتی. یادم بره که رفتی که رفتی. یادم بره یه سری چیزا تغییر کر ها! عامو......
ما را در سایت ها! عامو... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cairdo بازدید : 146 تاريخ : جمعه 26 شهريور 1395 ساعت: 5:29